●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

آئینه ضمیر (هوشنگ ابتهاج)

نامدگان و رفتگان از دو کرانه زمان
سوی تو می‌دوند هان! ای تو همیشه در میان

در چمن تو می‌چرد آهوی دشت آسمان
گرد سر تو می‌پرد باز سپید کهکشان

هر چه به گرد خویشتن می‌نگرم در این چمن
آینه ضمیر من جز تو نمی‌دهد نشان

ای گل بوستان سرا از پس پرده‌ها درآ
بوی تو می‌کشد مرا وقت سحر به بوستان

ای که نهان نشسته‌ای باغ درون هسته‌ای
هسته فرو شکسته‌ای کاین همه باغ شد روان

آه که می‌زند برون از سر و سینه موج خون
من چه کنم که از درون دست تو می‌کشد کمان

پیش وجودت از عدم، زنده و مرده را چه غم؟
کز نفس تو دم به دم می‌شنویم بوی جان

پیش تو جامه در برم نعره زند که بر دَرم!
آمدنت که بنگرم، گریه نمی‌دهد امان...

نظرات 4 + ارسال نظر
صیدقزل آلا در مدرسه 30 مهر 1388 ساعت 11:59 ب.ظ

حالا درست که شعر رو دوست دارم و اینا...اما این دلیل نمیشه که از فونتِ چشم ننوازش هم استقبال کنم.

بعد هی هی بگید بلاگ اسکای خوبه و بلاگفا بد!

سلام

حالا چرا اوقاتتون رو تلخ می کنید...فونت هم بروی چشم


خداییش بلاگفا بده دیگه

default 1 آبان 1388 ساعت 06:47 ق.ظ http://www.superposition.mihanblog.com


آه که می‌زند برون از سر و سینه موج خون
من چه کنم که از درون دست تو می‌کشد کمان

خدا خیر به اونی بده که حرف دل ما رو زده و خدا به تو خیر بده که متذکرمان شدی

قابل شما رو نداره...خوشحالمون کردید و شرمنده که با اون حالتون به یادمون بودید و بهمون سرزدید

گلعذار 1 آبان 1388 ساعت 11:37 ق.ظ http://sadatrezaei.com/golozar

سلام حاجیکجایی
چرا پیش ما نیایی

سلام حاجی همینجام
ایشالا پیشت می آیم

آرزو 3 آبان 1388 ساعت 11:24 ب.ظ

نیستید؟ حال مادربزرگ خوبه ان شا الله؟ نگرانم...

ما که هستیم...شما نیستید

الحمدلله دیگه منو با داییم هام اشتباه نمیگیره

ممنون از احوال پرسیتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد