رفته ست آن حماسه خونین ز یادها
دارد زیاد می شود ابن زیادها
●
آقای عشق! پرچم سبز مقدست
این روزها رها شده در دست بادها
●
بعد از تو کفر و ظلم زمین را گرفته است
دنیا شده ست مضحکه ی عدل و دادها
●
آیا زمان آن نرسیده ست در جهان
نفرین شوند باز هم این قوم عادها؟
●
کی می شود که طالب خونت فرا رسد؟
نام تو تا همیشه بماند به یادها
امروز همه گره ها بی دست باز می شوند... التماس دعا!
ملتمس دعا
بسیار زیباست.
ممنونم
کــوله بـارم بـر دوش ، سفــــری بایـد رفــت...
ســـــفری بـی همــــــراه ،
گم شـــدن تا ته تنهـــایی محض ،
یــــار تنهــــایی مـن با مـن گفت:
هر کجــا لرزیـــدی ،
از سفـــرترسیـــدی ،
تو بـــگو ، از ته دل
من خــــــدا را دارم..
ممنون از شعر زیباتون