از مکه خبر آمده داغ است خبرها
باید برسانند پدرها به پسرها
●
از مکه خبر آمده از رکن یمانی
نزدیک اذان ناله بلند است سحرها
●
داغ است خبرها نکند باد مخالف
در شهر بپیچد بزند شعله به درها
●
نزدیک سحر قافله ای رد شد از اینجا
ماندیم دوباره من و اما و اگرها
●
باید بروم زود خودم را برسانم
حتی شده حتی شده از کوه و کمرها
●
از مکه خبر رفته رسیده ست به کوفه
حالا همه با خیره سری، خیره، به سرها
●
بر خاک، عزیزی ست... ولی پیرهنش را...
سربسته بگویند پسرها به پدرها
●
برخاک، عزیزی ست و در راه، عزیزی ست
خود را برسانید که داغ است خبرها
انتخاب بسیار مناسبی برای این روزها...
ممنونم
خوب که شما نظر می گذارید
باعث دلگرمیست
عالیییییییییییییی بود
ممنونم
باید برسانند پدرها به پسرها
احسنت
دوش قرص مه روی تو به یادم آمد
طلعت روی نکوی تو به یادم آمد
می گذشت از در مسجد نفس آلوده سگی
گذر خویش به کوی تو به یادم آمد
سائلی دامن خود را به رفویی می دوخت
دامن خویش به رفوی تو به یادم آمد
ذکر خیرتوشد و بال ملک گستردند
بوی اشک آمد و بوی تو به یادم آمد
بخت خود دیدم و کارم گرهی محکم خورد
گره های سر موی تو به یادم آمد
بسملی بال و پر خویش به خون می آلود
بین گودال وضوی تو به یادم آمد
می بریدند لب تشنه سر از حیوانی
برسرم خاک، گلوی تو به یادم آمد
آتشی در دل شب جلوه نمایی می کرد
دختر سوخته موی تو به یادم آمد
شعر از محمد سهرابی
ممنون از اظهار محبتی که فرمودید و شعر زیبایی که به یادگار گذاشتید
ازصیدقزل آلابه تورسیدم استاد!
عالی بود.دوست داشتی بیاوخوشحالم کن
ممنون از اظهار لطفی که فرمودید
ایشالا خدمت می رسم
وب بسیار خوبی دارید
موفق باشید
سلام و دست مریزاد...
.