●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

خواستن(قیصر امین پور)

می خواهمت چنان که شب خسته، خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه، آب را
محو توام، چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان، آفتاب را
بی تابم آن چنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره، تاب را
بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آن چنان که بال پریدن، عقاب را
حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونان که التهاب بیابان، سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی، جواب را

نظرات 1 + ارسال نظر
سپیده دم 14 شهریور 1390 ساعت 03:02 ب.ظ


سلام


بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آن چنان که بال پریدن، عقاب را

-------------------

همین دیگه!

سلام


بعله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد