●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

برای صدایت (انسیه موسویان)

میان ظلمت این کوچه‌های تودرتو
دلم گرفته به یاد تو ای گُل شب‌بو!


هنوز مثل گُل و پونه دوستت دارم
هنوز مثل درخت و پرنده و آهو


میان این‌همه آیینه‌های سرد و سیاه
چراغ چشم تو از دور می‌زند سوسو


مخواه پنجره‌ام را اسیر پرده‌ی اشک
مخواه با غم غربت دلم بگیرد، خو


شبی برای صدایت ترانه می‌خوانم
شب ستاره و آیینه و گُل و گیسو


بیا که از نَفَست صد بهار گل بدمد
بیا که سبزه بروید دوباره بر لب جو

نظرات 4 + ارسال نظر
صیدقزل آلا در مدرسه 26 فروردین 1388 ساعت 11:50 ب.ظ

سلام دوست جان

چرا شما هی هی این روزا اینقده به من مشکوکی؟!؟!؟!

راستی یه عالمه کتاب شعر خریدم امروز از خانه شاعران

انشاالله تشریف میارید و ازشون می خونید:-)

سلام...دوست جان بی معرفت پر مشغله
به ۱۰۰۱ دلیل...
ناپلئون به فرمانده اش گفت چرا تو جنگ شکست خوردی...می گه به ۱۰۰۱ دلیل...ناپلئون می گه ۱۰۰۱ شو بگو ببینم...می گه اولیش اینه که گلوله ما تموم شده بود... ناپلئون می گه همین کافیه ۱۰۰۰ دیگش لازم نیست...

البته من بهت مشکوک نیستم ... از حالت غمگین اون شکلکه خوشم اومد... از دستتون ناراحتم...به ۱۰۰۱ دلیل

انصاری 28 فروردین 1388 ساعت 09:24 ق.ظ http://http://www.adineh.blogsky.com/

سلام بردوست
ذوق سرشارتان رادرگلچین کردن اشعارشورانگیزمی ستایم
بایک غزل منتظرم

سلام...به به از این ورها... ان شاء الله خدمت می رسم

شقایق 29 فروردین 1388 ساعت 09:38 ق.ظ http://shaghayeghe.blogsky.com

سلام
ممنون که به کلبه تنهایی من سری زدید
همیشه سرشار از حس زندگی باشید
شاعر اون شعر آقای فاضل نظری هستن . منم تازه با اشعار ایشون آشنا شدم اما در همین مدت کم بینهایت فیض بردم

در پناه حق

سلام...خواهش می کنم...این حرفا چیه
شعر بسیار زیبایی بود

صیدقزل آلا در مدرسه 30 فروردین 1388 ساعت 12:06 ق.ظ

ذهنم مشغول شده...بد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد