●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

کنج قفس (شهریار)

همای طایر جان بسته در طناب تنم

امید کاین گره از کار بسته باز کنم

فلک چو تار تنم نغمه ها طنین انگاشت

که دور طایر جانم تنید تار تنم

به کنج این قفسم قرنها گذشت و هنوز

به یاد چشمۀ خلد و صفای آن چمنم

اگر چه زان و طنم یاد هم نمانده ولی

مُدام سر خوش خواب و خیال آن وطنم

دلم به حسرت گم کرده ای است چون یعقوب

گر آن عزیز نوازد به بوی پیرهنم

صلای مژدۀ وصلم دهد مگر قُمری

که بانگ مس زند از شاخ سرو و یاسمنم

به خیره عهد نبستم که بشکنم با دوست

به عهد او که همه شاخ دشمنان شکنم

به رهنمائی پیک و پیام وحی سروش

چه وهم و واهمه از رهزنان اهرمنم

گداخت جانم و چون انجمم ز دیده چکید

دلم خوش است که خوانند شمع انجمنم

سیاه ، کی بودم نامۀ عمل در گور

که کارنامۀ هجران نوشته بر کفنم

غبار تن نه منم شهریار زان بگذر

صفای چشمۀ جان را نظاره کُن که منم


نظرات 7 + ارسال نظر

شهریار

شهریار

شهریار...

تا کجا بردید منو دوست جان!

صدای آقاجونم رو می شنوم که می خونه:

حیدر بابا! یویوم سنن کج اولدی...

زبان آذری بلدید دوست حان؟

کاش بلد باشید.

به به..پس شما هم ترکید... من اصالتا زنجانیم...ترکی می فهمم ولی نمی تونم صحبت کنم

آرزو 25 آبان 1387 ساعت 01:38 ق.ظ

آنجا که شعر در کف نامردمان رهاست
موعود من! صدای تو عاشق ترین صداست

این جغدهای خفته که آواز شومشان
در ژرفنای تیره و خاموش شب رهاست،

باور نمی کنند که چشمان روشنت
دیریست قبله‌گاه تمام ستاره هاست

من می شناسمت دل غمگین و خسته ات
با درد، با غرور ترک خورده آشناست

آری تو آن درخت کریمی که دستهات
دیریست آشیانه‌ی گرم پرنده هاست

آخر چگونه در گذر بادهای تند
استاده‌ای که قامت سبز تو با خداست؟

من از هجوم دشنه ی شب زخم خورده ام
پس مرهم نگاه اهورایی ات کجاست؟

آرزو 25 آبان 1387 ساعت 01:40 ق.ظ

یادم رفت بگم

شعر قبلی از انسیه موسویان بود

گشتم و بالاخره پیداییدم شعرهای این بانو را در کتابهام

(سرچ اینترنتی نکرده ام ها! همه اش رو خودم تاپیدم براتون)

دست گلتون درد نکنه دوست جان... متن شعر و که خوندم داشتم با خودم شرط می بستم که مال انسیه موسویانه... یه سبک خاصی در انتخاب کلمات داره

آرزو 25 آبان 1387 ساعت 02:59 ب.ظ

به به! دوست همزبان!

من هم ترکی بلدم اما به سختی صحبت می کنم. خاطرات خنده داری هم دارم از این موضوع

قابل شما رو نداشت. کاش بتونم بقیه ی شعرهاشون رو هم بیابم!

یاران 25 آبان 1387 ساعت 11:37 ب.ظ http://ansarehossein.blogfa.com/

سلام
متوجه شدم راهی سفر هستین
التماس دعا دارم
من یه پست مربوط به حج تو وبلاگم گذاشتم خوشحال میشم سر بزنی
تاسلام

صید قزل آلا در مدرسه 26 آبان 1387 ساعت 12:50 ق.ظ

این دوستانتون از کجا متوجه میشن که شما دارید میرید حج که ما متوجه نمیشیم؟ حسودیم شدیداً دردید به جان خودم!

راستی شما کامنت هم که نگذارید بودنتان همیشه حس میشه.ممنون.

والا منم موندم...در دنیای مجازی فقط شما بودید که خبر داشتید... احتمالا دوستان از کامنت من برای شما مطلع شدن

مهر 26 آبان 1387 ساعت 03:33 ق.ظ http://Doayam.blogsky.com

سلام التماس دعا در ایام حج به یاد ما هم باشید...

BE BLESSED and

! BE A BLESSING TO OTHERS

به روی چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد