●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

مبتلا (سیف فرغانی)

رفتی و دل ربودی یک شهر مبتلا را

تا کی کنیم بی تو صبری که نیست ما را

بازآ که عاشقانت جامه سیاه کردند

چون ناخن عروسان از هجر تو نگارا!

ای اهل شهر ازین پس من ترک خانه گفتم

کز ناله‌های زارم زحمت بود شما را

از عشق خوب رویان من دست شسته بودم

پایم به گل فرو شد در کوی تو قضا را

از نیکوان عالم کس نیست همسر تو

بر انبیای دیگر فضل است مصطفا را

در دور خوبی تو بی‌قیمتند خوبان

گل در رسید و لابد رونق بشد گیا را

ای مدعی که کردی فرهاد را ملامت

باری ببین و تن زن شیرین خوش لقا را

تا مبتلا نگردی گر عاقلی مدد کن

در کار عشق لیلی مجنون مبتلا را

ای عشق بس که کردی با عقل تنگ خویی

مسکین برفت و اینک بر تو گذاشت جا را

مجروح هجرت ای جان مرهم ز وصل خواهد

این است وجه درمان آن درد بی‌دوا را

من بنده‌ام تو شاهی با من هر آنچه خواهی

می‌کن، که بر رعیت حکم است پادشا را

گر کرده‌ام گناهی در ملک چون تو شاهی

حدم بزن ولیکن از حد مبر جفا را

از دهشت رقیبت دور است سیف از تو

در کویت ای توانگر سگ می‌گزد گدا را

سعدی مگر چو من بود آنگه که این غزل گفت

«مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا»

نظرات 8 + ارسال نظر

سلاااااااااااااااااااااااااااام

وااااااااااااااااااااااااااااااای که چقده سعدی جون جان شعرای عقشولی دارن و شما هم که یکی از خوباش رو سوا کردید

راستی ارتباط این بیت با بقیه ی غزل رو نمی فهمم، اگه میشه بهم بگید پلیز:-)

از نیکوان عالم کس نیست همسر تو

بر انبیای دیگر فضل است مصطفا را

سلاااااااااااااااااااااااااااام و علیکم

این شعر مال سعدی جون جان نیست ها...مال سیف فرغانیه...تهش یه گریز به شعر رفیق شفیقش سعدی زده

جالبه منم خیلی دوزاریم نیفتاد...فک کنم غرض پاچه خواریه...یه چیزی تو مایه: پامادور ...

شاید مفهومش این باشه که:
در خوبان عالم کسی در حد همسری تو نیست
و در مقام مقایسه؛ فضیلت تو همچون فضیلت مصطفاست بر دیگر رسل

چشم انداز 1 تیر 1388 ساعت 09:59 ب.ظ http://visore.blogsky.com/

به به.. شما هم که اهل شعر و ادب و فرهنگ و هنرید!
دمتون گرم! خودتون هم شعر می گید؟
آدرس ایمیل تون رو هم که روی وب تون نگذاشتید.
نقس تون گرم... قلم تون مستدام!

نه متاسفانه ما چشمه سرایشمون کوره...دعا کنید بختمون باز بشه
آدرس ای میل برای چی...وبلاگمان هست دیگه
متنهانون حیلی زیبا بود...حظی بردیم وافر

چشم انداز 1 تیر 1388 ساعت 10:07 ب.ظ http://visore.blogsky.com/

نه دیگه نشد.
آخه شما نمی دونید ما این قدر در روز وبلاگ اجق وجق به به پست مون می خوره که وقتی یک وبلاگ درست درمون پیدا می کنیم زود می خوایم با نویسنده اش ارتباط بزنیم.
از اون جهت خواستم ایمیل رو.
اگر ناراضی هستید که ما هم اصراری نداریم.

البته چوب کاری می فرمایید...اینم خدمت شما:

hazrat.dost@yahoo.com

چشم انداز 1 تیر 1388 ساعت 10:08 ب.ظ http://visore.blogsky.com/

حالا داستان ها که مال خودتونه. نه؟

نه متاسفانه...به تحریک برخی از عوامل معلوم الحال قصد دارم بنویسم...اگر خدا بخواهد... در همبن سبکی که شما می نویسید

چشم انداز 1 تیر 1388 ساعت 10:27 ب.ظ

مسنجرتون فعاله؟

بله...الان هم آن هستم

آرزو 1 تیر 1388 ساعت 11:39 ب.ظ

اِوا خاکِ عالم! این صید قزل آلا کیه که اینقده بی سواطه! شعر سعدی رو از شعر سیف فرقانی تشخیص نمیده. واه واه! چه خواننده ی بی دقتیه!;-)

راستی این عوامل معلوم الحال چه کسانی هستند که خدایشان حفظ بدارد و به قولِ بابام خدا مادر ِ بچه هاشون رو زیاد کنه!:-))))))))))

یه غلط ۱۹

شمایید دیگه...
(-؛

آرزو 1 تیر 1388 ساعت 11:40 ب.ظ

هان؟ شماره آی پی دیگه چی بیده؟

جایی که کامنت رو تایید می کنید یه شماره ای وجود داره به نام آی پی... این شماره برای هرکس منحصر به فرده...در واقع آدرس خونه آدماس توی اینترنت

صیدقزل آلا در مدرسه 2 تیر 1388 ساعت 12:15 ق.ظ

آهان...ولی توی بلاگفا همچین چیزی نیست به جونِ بچه ام!

حالا منِ صیدِ قزل آلا که هیچ! این آرزو خانم هم که بی دقته! فرغانی رو با فرقانی اشتب می کنه. اِوا خاکِ عالم تر!!!

الان هم من یک مصرع از یک غزلش رو براتون میگذارم تا نمره ام رو با ارفاق درست کنید.

روی پنهان کن که آرام ِ دلِ من می بری....

بقیه اش رو بعداً خودتون توی یک پُست بگذارید پلیز:-)

بلاگفا رو نمی دونم...بلاگ اسکای داره
...خدا نگهش داره...بچتون رو می گم (-؛

به روی چشم...
۲۰ دادیم...اینم مهر صد آفرینش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد