بی تو این چشمه سار شب آرام
چشم گیرنده ی آهوان است.
بی تو ٬ این دشت سرشار
دوزخ جاودان است
بی تو مهتاب تنهای دشتم
بی تو خورشید سرد غروبم
بی تو ٬ بی نام و بی سرگذشتم
بی تو خاکسترم
بی تو ٬ ای دوست
بی تو این خانه تاریک و تنهاست
بی تو ٬ ای دوست
خفته بر لب سخن هاست!
بی تو خاکسترم
بی تو ٬
ای دوست!
سلام
تمام اشعار وبلاگتون حرف دله
من هم با اینکه سن و سال زیادی ندارم ولی لا اقل مطالبی دیدم که ارزش این رو داشته دیگران هم ببینند و نظر بدهند به همین دلیل یه وبلاگ درویشی می نویسم که شباهت هایی به وبلاگ شما داره
راستی این شعر رو می تونم با ذکر منبع استفاده کنم؟
موفق باشید
سلام دوست عزیز
اشعار نشون دهنده درون یک نفر است البته من زیاد از شعر و شاعری سرم نمیشه ولی شعر رو دوست دارم.
دوست داشتی بمن هم یه سر بزن ... و حتما نظرت رو بگو
سلام دوست عزیز زیبا بود ممنونم
به کمند سر زلف تو گرفتار شدم /
شهره شهر به هر کوچه و بازار شدم
گرا برانی ز درم از در دیگر آیم /
گر برون راندیم ا زخانه ز دیوار شدم
مستی علم و عمل رخت ببست از سر من /
تا که از ساغر لبریز تو هوشیار شدم
پیش من هیچ به از لذت بیماری نیست /
تا ز بیماری چشمان تو بیمار شدم
نشود بر سر کوی تو بیابم راهای /
از دم پیر در این راه مدد کار شدم
دامن از آنجه که انباشته ام بر چیدم /
تا که خجلت زده در خدمت خمار شدم
سلام دوست خوش ذوق وارجمندم
بایک غزل به روزم ومنتظرحضورسرشارتان هستم
درپناه حق
شعر را نادرست نوشتید، سراینده آن هم م. آزاد است و نه اخوان
دوست بی نام و نشان!...حق با شما بود شعر از م.آزاد است ...بسیار از راهنمایی تون ممنونم...