●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

خانه نشین عشق (فروغی)

تا صورت زیبای تو از پرده عیان شد

یک باره پری از نظر خلق نهان شد

گر مطرب عشاق تویی رقص توان کرد

ور ساقی مشتاق تویی مست توان کرد

گیسوی دلاویز تو زنجیر جنون گشت

بالای بلا خیز تو آشوب جهان شد

نقدی که به بازار تو بردیم تلف گشت

سودی که ز سودای تو کردیم زیان شد

جان از الم هجر تو بی صبر و سکوت گشت

تن از ستم عشق تو بی تاب و توان شد

هم قاصد جانان سبک از راه نیامد

هم جان گرانمایه به تن سخت گران شد

چشمم همه دم در ره آن ماه گهر ریخت

اشکم همه جا در پی آن سرو روان شد

مقصود خود از خاک در کعبه نجستم

باید که به جان معتکف دیر مغان شد

تا دم زدم از معجزۀ پیر خرابات

صوفی به یقین آمد و زاهد به گمان شد

پیرانه سر آمد به کفم دامن طفلی

المنه لله که مرا بخت جوان شد

تا خانه نشین در عشقیم فروغی

خورشید ز ما صاحب صد نام و نشان شد


نظرات 8 + ارسال نظر
125 25 اسفند 1388 ساعت 07:01 ب.ظ

ور ساقی مشتاق تویی مست توان شد


جان از الم هجر تو بی صبر و سکون گشت



ببخشید این دو مصرع اشتباه نوشته شده بود......

ممنون از دقتتون الان اصلاح می کنمش

انسان 25 اسفند 1388 ساعت 07:02 ب.ظ

خیلی زیبا بود..........................سال نو پیشاپیش مبارک..........سال خوبی داشته باشید÷

ممنون

صبا 26 اسفند 1388 ساعت 02:03 ق.ظ http://www.anar2010.blogfa.com

چشمم همه دم در ره آن ماه گهر ریخت

اشکم همه جا در پی آن سرو روان شد
بسیار عالی بود از حسن انتخاب تان ممنون


با سلام
با یبام های نوروز آپ هستم شما دعوت هستید بر من منت بگذارید.
سپاس



default 26 اسفند 1388 ساعت 07:01 ق.ظ http://www.superposition.mihanblog.com

من نمی دونما
یعنی می دون
مطمئن نیستم
که پری به جنیان خطاب می شه
حالا پیدا شدن روی یار و مخفی شدن روی یک جن....
چه نسبتی داشت؟
مگه اینک همنظور از پری را زیبارویان بهشتی بگیریم...

صید قزل آلا در مدرسه 26 اسفند 1388 ساعت 11:42 ب.ظ

سلام

یه هفته ای هست از نت دور بودم و تل خونه قطع بوده...انتظار داشتم بیشتر از اینا آپ کرده باشین.


خوبین شما؟

سلام
ایشالا که الان وصله؟

((:

ممنون شما خوبین؟

حدیثا 27 اسفند 1388 ساعت 03:25 ب.ظ http://hadisa.blogfa.com

سلام
"تن از ستم عشق تو بی تاب و توان شد"
به نظرم عشق عظیم است و معنوی
و تن مادی است و پست
در مقابل عظمت عشق خودش را می بازد ,
نمی دونم چرا شاعر عشق رو ستمکار دونسته؟

سلام

اگه عشق رو تجربه کرده باشید می دونید که...عشق خیلی تلخه...سخته...
این احساس به زبان شاعر شده ستم...به لسان من می شه تلخ

صبا 28 اسفند 1388 ساعت 12:19 ق.ظ http://www.anar2010.blogfa.com

آرزو دارم دلت مثل بهار
پر شود از لحظه های ماندگار
زندگیت خالی از اندوه و غم
لحظه های شادمانی بی شمار
خانه قلبت پر از گلهای یاس
نغمه خوان خانه ی قلبت هزار
باغ احساست پر از گلهای ناز
همچو یک قالی پر از نقش و نگار
روزهایت هر یکی بهتر ز قبل
خوش بود بر کام تو این روزگار
همچو شمعی باشی و همراه گل
من بگردم دور تو پروانه وار
تو بیا و تو ی چشمانم بخوان
التماس یک نگاه بی قرار

نوروز و بهار نو مبارک

با آرزوی بهترین ها برای تو

عزیزم آپم یه سری بیا عیدیتو بگیر

بر شما و خانواده محترمتون هم مبارک باشه

انسان 29 اسفند 1388 ساعت 11:18 ب.ظ http://darfasledigar.blogfa.com

به به............... سلام علیکم............. شعر زیبایی بود..... شما از کجا می آرید این شعرای قشنگو؟...........:))))

به به رو باید به شاعراش گفت ما که فقط جمع کننده ایم
از کتاباشون معمولا و ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد