من چه در وهم وجودم چه عدم دلتنگم
از عدم تا به وجود آمده ام دلتنگم
●
روح از افلاک و تن از خاک، در این ساغر پاک
از در آمیختن شادی و غم دلتنگم
●
خوشه ای از ملکوت تو مرا دور انداخت
من هنوز ازسفر باغ ارم دلتنگم
●
ای نبخشوده گناه پدرم آدم را
به گناهان نبخشوده قسم دلتنگم
●
حال در خوف و رجا رو به تو بر میگردم
دو قدم دلهره دارم دو قدم دلتنگم
●
نشد از یاد برم خاطره دوری را
بازهرچند رسیدیم به هم ! دلتنگم
سلام
"وهم وجود "چه ترکیب زیبایی است.
سلام
با شما موافقم
سلام
عید شما مبارک:)
سلام
بر شما هم ):
سلام
عیدتان مبارک و شادباش!
من نیز برای فراهم نمودن تلذذ خاطر جنابعالی، سری به وبلاگتون زدم
اینجا فقط مجموعه ای از اشعار شاعران جمع آوری میکنید؟
لماذا؟
سلام
عید شما هم مبارک
بله...من تقریبا در این وبلاگ فقط شعر جمع می کنم ...یه جور کالکشنه
خوشحالمون کردید جناب خودم
من یک کتاب از شعرای فاضل نظری را خوندم
خیلی غمگین بود
چرا؟
والا من نباید جواب بدم...از جناب فاضل باید بپرسید
شما خوبید ان شاالله؟
شما هم دعوتید
حتما تشریف بیاری