●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

مهر خوبان (علامه محمد حسین طباطبایی)

مهر خوبان دل دین از همه بی پروا برد

رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد

تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت

از سمک تا به سُهایش کشش لیلا برد

من به سر چشمه خورشید نه خود بردم راه

ذره ای بودم مهر تو مرا بالا برد

من خسی بی سرو پایم که به سیل افتادم

او که می رفت مرا هم به دل دریا برد

جام صهبا به کجا بود مگر دست که بود

که در این بزم بگردید و دل شیدا برد

خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود

که به یک جلوه ز من نام و نشان یک جا برد

خودت آموختیم مهر و خودت سوختیم

با بر افروخته رویی که قرار از ما برد

همه یاران به سر راه تو بودیم ولی

خم ابروت مرا دید و ز من یغما برد

همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت

همه را پشت سر انداخت مرا تنها برد

نظرات 8 + ارسال نظر
آرزو 9 مهر 1388 ساعت 11:44 ق.ظ

خیره انشاالله

دعا برای چی؟ اتفاقی افتاده؟

گلعذار 9 مهر 1388 ساعت 05:26 ب.ظ

دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم این درد را دوا کن

از من گریز تا تو هم در بلا نیوفتی
بگزین ره سلامت ترک ره جفا کن

آرزو 12 مهر 1388 ساعت 07:27 ب.ظ

نگرانم...از حال خودتون و مادربزرگتون من رو بی خبر نگذارید...


خواهش می کنم دوست جان!

هومدد 4 اسفند 1388 ساعت 11:47 ق.ظ http://hoomadad.blogfa.com

جانم فدای حضرت علامه طباطبایی-روحش غریق رحمت الهی باد-هومدد

جانتان را نمی خواهد فدایش کنید...نه به کار او می آید نه به کار خودتان

مثل او باشید کافی ست

ب سه نقطه 22 شهریور 1389 ساعت 01:30 ق.ظ http://BE-KOJA.BLOGFA.COM

سلام با اجازه از شعرتون استفاده کردم

اجازه نمی خواد دوست عزیز...

hamed 20 بهمن 1389 ساعت 10:35 ب.ظ http://www.hamed-akbari.tk

salam. mamnoon az hosne entekhabetoon. faghat bizahmat begin too in sher az samk ta be sohayash ya ta be samakesh?
akhe man too saithaye dige samakesh didam

سلام
ممنون از عنایت و توجهتون
ظاهرا -سها- می بایست درست تر باشد با توجه به معنی آن
----------------------
سمک:
در فارسی اکثر به معنی آن ماهی مستعمل میشود که زیرزمین است و برپشت آن ماهی گاو و بر شاخ آن گاو زمین قرار دارد. (آنندراج )

سها:[ س ُ ]
... ستاره ای است در نهایت خردی نزدیک کوکب دوم و از دوکوکب ذنب دب اکبر و نور چشم را بدان امتحان کنند.

معروف ناپدید سها بود بر فلک
من بر زمین کنون بمثال سها شدم .
---------------------
علامه می گوید:
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
از سمک تا به سُهایش کشش لیلا برد


از سمک تا سها یعنی از پایین ترین مرتبه و ادنی درجه تا بالاترین و دوردست ترین مرتبه
------------------------------------
اگر مطلب جدیدی پیدا کردم یا وجهی برای انتخاب سماکش پیدا کردم متعاقبلا عرض می کنم

ماهان 24 مهر 1391 ساعت 06:28 ب.ظ

زیبا بود ممنون

رجایی فر 28 آذر 1393 ساعت 08:50 ب.ظ

از سمک تا به سماک او را بالا برد
سمک یعنی بام خانه در المعانی امده
و سماک منزل چهاردهم قمر است و نام ستاره ای که در دهخدا امده
پس می شود این طور که کشش لیلا از بام خانه تا به جایگاهی در اسمان او را برد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد