●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

احساس بارانی (انسیه موسویان)

آبی‌ترین تصویر شعر بی‌ریایم!
برگرد، می‌میرد بدون تو صدایم

هر شب به یاد لحظه‌های غربت تو
لبریز باران می‌شود دست دعایم

گفتی که از عشق و غزل، هر آن‌چه داری
یک روز می‌ریزی تمامش را به پایم

کی می‌رسی ای حنجرت لبریز آواز؟
کی شعرهای تازه می‌خوانی برایم؟

احساس بارانی! غریب خسته‌ی من!
کی می‌گذاری سر به روی شانه‌هایم؟

بگذار تکفیرم کنند آری، ولی من
تنها نگاهِ عاشقت را می‌سرایم

نظرات 4 + ارسال نظر
default 3 مهر 1388 ساعت 05:55 ق.ظ http://www.superposition.mihanblog.com

شعر بسار زیابیی بود
شاعرش خودتی؟
خیلی بهم چسبید

دست شما درد نکنه دیگه من شدم (انسیه موسویان)؟


... این خانم شعرهای خیلی زیبایی داره...به منم خیلی شعراش می چسبه

گلعذار 3 مهر 1388 ساعت 05:45 ب.ظ http://sadatrezaei.com/golozar

سلام علیکم و رحمه ا... خیر RSS ندارم . گرافیکش هم چشم . سایر نکات هم چشم - عمری اگر باقی بود انشاا...

دست شما درد نکنه...

default 4 مهر 1388 ساعت 03:20 ب.ظ

پاسخ شما : شرمنده
توصیفی تر بنویسم فیلتر می شه

((:

دروود بر تو

بعد از مدتها دوباره اومدم
خیلی مطلب داری که نخوندم
خوشحالم که هنوز می نویسی

مارا که هوای حوصله ابریست برادر!

خوش باشی
بدروود

دم شما گرم

دوست نادیده من...می دونی چند بار به وبلاگتون سر زدم...چه بی خبر رفتی؟
خیلی خیلی خوشحالم از بر گشتتون...خیلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد