●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

گل همیشه بهار (سید مصطفی موسوی گرمارودی)

گل همیشه بهارم، ببین خزان باقی است
خراش صاعقه بر چهر آسمان باقی است 

● 
حدیث سیلی توفان به چهره گل سرخ
هنوز بر دهن یاس و ارغوان باقی است 


ز ابر فتنه تگرگی که ریخت بر سرما
هزار غنچه پرپر به بوستان باقی است 


نشان مرگ و بلا بود در کویر سکوت
غریو رعد که در گوش هر کران باقی است 


شکست کشتی امن از شقاوت توفان
به روی آب فقط دست بادبان باقی است 


هزار سال گذشت و ز تازیانه برق
شیار زخم بر اندام ناروان باقی است 


پرندگان بهاری ز باغ کوچیدند
به روی شاخه نشانی ز آشیان باقی است 


امید رویش گل را خزان ربود ز باغ
امید رجعت سرسبز باغبان باقی است 


گل همیشه بهارم غدیر آمده است
شراب کهنه ما در خم جهان باقی است
 


خدای گفت که «اکملتُ دینَکُمْ» آنک
نوای گرم نبی در رگ زمان باقی است 


قسم به خون گل سرخ در بهار و خزان
ولایت علی و آل، جاودان باقی است 


گل همیشه بهارم بیا که آیه عشق
به نام پاک تو در ذهن مردمان باقی است

نظرات 3 + ارسال نظر
صیدقزل آلا در مدرسه 18 اردیبهشت 1388 ساعت 11:20 ب.ظ

هزار سال گذشت و ز تازیانه برق
شیار زخم بر اندام ناروان باقی است


فوق العاده است...کاش کسانی که ادعای مدیحه سرایی رو دارن شعرهای آقای موسوی گرمارودی رو بیشتر بخونن!

کاش...

فرید 9 مرداد 1388 ساعت 09:59 ق.ظ

این شعر زیبا را با صدای شاعر به تازگی در نرم افزاری به نام همیشه با ما شنیده ام . این نرم افزار از رسائل بود . گروهی که در ایران کارهای نو و ناآلوده تولید می کند .

سید مصطفی موسوی 23 اردیبهشت 1389 ساعت 06:46 ب.ظ http://www.khatte2.blogfa.com

قسم به خون گل سرخ در بهار و خزان
ولایت علی و آل، جاودان باقی است


زنده ایم با ولایت تا شهادت
التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد