●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

غریبانه (حسین منزوی)

لبت صریح ترین آیه­ی شکوفائی ست
و چشمهایت شعر سیاه گویائی ست


چه چیز داری با خویشتن که دیدارت
چو قله­های مه آلود، محو و رویائی ست


چگونه وصف کنم هیئت نجیب ترا
که در کمال ظرافت کمال ِ والا ئی ست


تو از معابد مشرق زمین عظیم تری
کنون شکوه تو و بهت من تماشائی ست


در آستانه­ی دریای دیدگان تو شرم
شکوهمند­تر از مرغکان دریائی ست


شمیم وحشی گیسوی کولیت نازم
که خوابناک­تر از عطرهای صحرائی ست


مجال بوسه به لب­های خویشتن بدهیم
که این بلیغ ترین مبحث شناسائی ست

پناه غربت غمناک دستهائی باش
که دردناک ترین ساقه های تنهائی ست

نظرات 3 + ارسال نظر
میثم 27 بهمن 1387 ساعت 04:40 ب.ظ http://mhi.blogsky.com

جهان را ما نه آنچنان که واقعا هست میبینیم- جهان را ما آنچنان که واقعا هستیم میبینیم.
وبلاگ زیبایی دارید.
خسته نباشید.

solo 27 بهمن 1387 ساعت 04:45 ب.ظ

زیبا بود...

قابل نداره...

مسعود رضاعی 29 بهمن 1387 ساعت 11:10 ق.ظ

حضرت عجل معلوم هست در چه حالی به سر می برن که دیگه اصلا ما رو تحویل نمی گیرن جواب اس ام اس ها و تلفنهای ما رو هم نمیدن ؟؟؟؟

من؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد