●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

غربت (قیصر امین پور)

دلم خوش است به گل های باغ قالی ها

که چشم باران دارم ز خشکسالی ها

به باد حادثه بالم اگر شکست٬چه باک!

خوشا پریدن با این شکسته بالی ها!

چه غربتی است٬عزیزان من کجا رفتند؟

تمام دور و برم پر ز جای خالی ها

زلال بود و روان رود رو به دریایم

همین که ماندم مرداب شد زلالی ها

خیال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود

که دل زدیم به دریای بی خیالی ها

نظرات 1 + ارسال نظر
آرزو 26 بهمن 1387 ساعت 03:57 ب.ظ

دریای بی خیالی ها...را می ستایم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد