●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

دفتر مشق (قیصر امین پور)

صبح خورشید آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
پاک کن بیهوده است
اگر این خطها را پاک کنم
جای آنها پیداست
ای که خط خوردگی دفتر مشقم از توست!
تو بگو
من کجا حق دارم
مشقهایم را
بر روی کاغذ باطله با خود ببرم؟
می روم
دفتر پاکنویسی بخرم
زندگی را باید
از سر سطر نوشت!

نظرات 2 + ارسال نظر

اسم قیصر که میاد دست و دلم می لرزه...

چه عجیب که این شعر رو نشنیده بودم

شایدم یادم رفته

دوست داشتنی است...مثل همه ی شعرهای ایشون.

lightning 9 دی 1392 ساعت 06:58 ب.ظ http://ff-se.blogfa.com

سلام من این شعرو از وبتون کپی کردم و توی یکی از وبلاگهام گذاشتم.
لطفا راضی باشید.............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد