دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
●
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
●
هم عفاالله صبا کز تو پیامی میداد
ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود
●
عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
●
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود
●
بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
●
به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر
کز جهان میشد و در آرزوی روی تو بود
عشق یعنی تا ابد فریاد او
عشق یعنی یک دل بی چشم ورو
هر چه داری در دلت بهر نگار
بی تفاوت به همه دنیا بگو
......................................
دفتر عشق نویس دفتر عشق منه
هرچی که تو دلمه داره فریاد میزنه
دفتر عشق نویس دفتر خاطره هاس
پایتخت کشور واژه های بی صداس
دفتر عشق نویس وعده گاه تو و من
یه جای خوب و قشنگ واسه دیونه شدن
یا حق