●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

عید آمد (خواجوی کرمانی)

عید آمد و آن ماه دل افروز نیامد 

دل خون شد و آن یار جگر سوز نیامد

نوروز من ار عید برون آمدى از شهر 

چونست که عید آمد و نوروز نیامد

 

مه مى طلبیدند و من دلشده را دوش 

در دیده جز آن ماه دلافروز نیامد

آن ترک ختائی بچه آیا چه خطا دید 

کامروز علی رغم بدآموز نیامد

خورشید چو رسمست که هر روز برآید 

جانش هدف ناوک دلدوز نیامد

تا کشته نشد در غم سوداى تو خواجو 

در معرکه‌ى عشق تو پیروز نیامد

نظرات 4 + ارسال نظر
فرزاد 3 فروردین 1387 ساعت 11:23 ق.ظ http://petti.blogsky.com

اگه زحمت می کشیدید و می نوشتید ، خوشحال می شدم!!

mohammad 4 فروردین 1387 ساعت 02:47 ق.ظ http://ir-blog.blogsky.com

سلام
خوب چه تغییراتی میخواین بدین؟
خوب بگین من تغییرات رو اعمال کنم.
اگه مسئله ای هست ایمیل بزنین...

گلعذار 9 فروردین 1387 ساعت 01:55 ب.ظ

ایشالا میاد

داش امید 9 فروردین 1387 ساعت 07:53 ب.ظ

آقا جان حال میکنم که با سلیقه ای. شعرای باحالی بود .
دلمون تنگ شده کی بر میگردی . یه زنگم به این پیرمرد نمیزنی بگی زند هست مرده است چی بلایی سرش امده.
به همه سلام برسون . سال خوبی داشته باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد