●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

هجر (حسن جلایر)

از هجر رخ دوست که انجام ندارد

دل در بر من یک نفس آرام ندارد

دل بستگیم راه به جایی نبرد؛ هیچ

ای وای از این عشق که فرجام ندارد

خون میخورم از جام دل خویش و به عالم

کس همچو من این باده گلفام ندارد

دل بر گل و گلزار نبندم که گلستان

زیبایی و شادابی مادام ندارد

من در پی آن تازه بهارم که گر آید

سر سبزی او آخر و انجام ندارد

نظرات 4 + ارسال نظر
حسین 15 دی 1386 ساعت 12:20 ق.ظ http://kashefedezfuly.blogsky.com

سلام
در دلم بود که بی دوست نباشم هر گز
وبلاگ جالبی داری . شعر خوبی بود.
یه سری به ما هم بزنی خوشحال می شیم.
موفق باشی
یا علی

گلعذار 16 دی 1386 ساعت 10:37 ب.ظ

ای وای از این عشق که فرجام ندارد !!!

حاج مهدی درگاهی 20 دی 1386 ساعت 10:06 ب.ظ

در من ابن هست که صبرم ز نکورویان نیست
زرق نفروشم و زهدی ننمایم کآن نیست :)

انصاری 24 دی 1386 ساعت 11:35 ب.ظ http://http://www.adineh.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
درماه عاشقی دلت عاشورایی ترباد
بایک غزل عاشورایی به روزم ومنتظر
به امیددیدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد