عهد جوانی گذشت ، در غم بود و نبود
نوبت پیری رسید ، صد غم دیگر فزود
●
کارکنان سپهر بر سر دعوی شدند
آنچه بدادند دیر ، بازگرفتند زود
●
حاصل ما از جهان نیست به جز درد و غم
هیچ ندانم چراست این همه رشک حسود
●
نیست عجب گر شدیم شهره به زرق و ریا
پردۀ تزویر ما ، سد سکندر نبود
●
نام جنون را به خود ، داد بهائی قرار
نیست به جز راه عشق زیر سپهر کبود
اخوی وقتی خودت از زیر کار در میری و میدی یکه دیگه برات تایپ کنه نتیجش میشه همین که "سپهر" به اون بزرگی تبدیل میشه به "سپر" به این کوچیکی !!!!!!!!!!!!!