●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

●آستان حضرت دوست●

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ● که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست

کسوف دل (سلمان هراتی)

سجاده ام کجاست
می خواهم از همیشه ی این اضطراب برخیزم
این دل گرفتگی مداوم شاید،
تأثیر سایه ی من است،
که این سان گستاخ و سنگوار
بین خدا و دلم ایستاده ام.
سجاده ام کجاست؟
نظرات 1 + ارسال نظر
محمد (نویسنده وبلاگ) 12 اسفند 1386 ساعت 12:26 ق.ظ

دوستی از خوانندگان وبلاگ معنی این شعر را خواسته بود که من در جواب ایشان این گونه نوشتم :

قدما (=قدیمی ها) اعتقاد داشته اند که در ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی ، نظم طیبعت مختل شده و لذا کائنات مضطرب می شوند.

شاعر این اضطراب و تشویش همیشگی بشر را ، تاثیر دل گرفتگی ما می داند. (در خورشید گرفتگی ماه بین زمین و خورشید قرار می گیرد، قدما فکر می کردند که ماه بر روی خورشید سایه انداخته است)

سلمان در این شعر می گوید که : من ( منظور منیت ما) بین خورشید (= خدا) و زمین (=ما) قرار گرفته است پس برای از بین بردن این اضطراب دائمی باید این خسوف منیت از بین برود، و برای از بین بردن منیت به سجاده(= نماز و به طور کلی عبادات) پناه می برد .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد